ایلیا عراقی

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

نویسندگان

ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما

ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما

ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما

جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما

ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما

آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما

ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما

پا وامکش از کار ما بستان گرو دستار ما

در گل بمانده پای دل جان می‌دهم چه جای دل

وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای ما

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۰۹:۰۶
ilia araghi

این دهان بستی دهانی باز شد
تا خورنده‌ی لقمه های راز شد

 
لب فرو بند از طعام و از شراب
سوی خوان آسمانی کن شتاب


گر تو این انبان ز نان خالی کنی
پر ز گوهرهای اجلالی کنی


طفل جان از شیر شیطان باز کن
بعد از آنش با ملک انباز کن


چند خوردی چرب و شیرین از طعام
امتحان کن چند روزی در صیام


چند شبها خواب را گشتی اسیر
یک شبی بیدار شو دولت بگیر
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۲ ، ۱۷:۳۰
ilia araghi

بسم الله الرحمن الرحیم


خوش آن که حلقه‌های سر زلف واکنی
دیوانگان سلسله‌ات را رها کنی
کار جنون ما به تماشا کشیده است
یعنی تو هم بیا که تماشای ما کنی
کردی سیاه زلف دوتا را که در غمت
مویم سفید سازی و پشتم دوتا کنی
تو عهد کرده‌ای که نشانی به خون مرا
من جهد کرده‌ام که به عهدت وفا کنی
من دل ز ابروی تو نبرم به راستی
با تیغ کج اگر سرم از تن جدا کنی
گر عمر من وفا کند ای ترک تندخوی
چندان وفا کنم که تو ترک جفا کنی
سر تا قدم نشانه‌ی تیر تو گشته‌ام
تیری خدا نکرده مبادا خطا کنی
تا کی در انتظار قیامت توان نشست
برخیز تا هزار قیامت به پا کنی
دانی که چیست حاصل انجام عاشقی
جانانه را ببینی و جان را فدا کنی
شکرانه‌ای که شاه نکویان شدی به حسن
می‌باید التفات به حال گدا کنی
حیف آیدم کز آن لب شیرین بذله‌گوی
الا ثنای خسرو کشورگشا کنی
ظل اله ناصردین شاه دادگر
کز صدق بایدش همه وقتی دعا کنی
شاها همیشه دست تو بالای گنج باد
من هی غزل سرایم و تو هی عطا کنی
آفاق را گرفت فروغی فروغ تو
وقت است اگر به دیده‌ی افلاک جا کنی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۲ ، ۱۱:۴۳
ilia araghi