ایلیا عراقی

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشعار مولوی» ثبت شده است

نام آن کس بر که مرده از جمالش زنده شد

گریه‌های جمله عالم در وصالش خنده شد

یاد آن کس کن که چون خوبی او رویی نمود

حسن‌های جمله عالم حسن او را بنده شد

جمله آب زندگانی زیر تختش می‌رود

هر کی خورد از آب جویش تا ابد پاینده شد

یک شبی خورشید پایه تخت او را بوسه داد

لاجرم بر چرخ گردون تا ابد تابنده شد

زندگی عاشقانش جمله در افکندگیست

خاک طامع بهر این در زیر پا افکنده شد

آهوان را بوی مشک از طره‌اش بر ناف زد

تا مشام شیر صید مرج‌ها غرنده شد

بال و پر وهم عاشق ز آتش دل چون بسوخت

همچو خورشید و قمر بی‌بال و پر پرنده شد

ای خنک جانی که لطف شمس تبریزی بیافت

برگذشت از نه فلک بر لامکان باشنده شد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۰۹:۱۵
ilia araghi

ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما

ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما

ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما

جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما

ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما

آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما

ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما

پا وامکش از کار ما بستان گرو دستار ما

در گل بمانده پای دل جان می‌دهم چه جای دل

وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای ما

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۰۹:۰۶
ilia araghi