ایلیا عراقی

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

نویسندگان

۱۹ مطلب توسط «ilia araghi» ثبت شده است

 زبان: فارسی  نویسنده: مسعود شکاری پور
 نوع فایل: PDF
 تعداد صفحات: 11  ناشر: آی آر پی دی اف
 حجم کتاب: 533 کیلوبایت
توضیحات

این مقاله به برنامه نویسان جاوا می آموزد که چگونه در محیط NetBeans از پایگاه داده Derby را به برنامه های شان متصل نمایند و در نهایت بتوانند برنامه شان را برای کاربران توسعه دهند.




۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۲ ، ۱۲:۴۸
ilia araghi
 زبان: فارسی  نویسنده: مهدی زکی نژاد
 نوع فایل: ZIP
 تعداد صفحات: -  ناشر: آی آر پی دی اف
 حجم کتاب: 982 کیلوبایت
توضیحات

این کتاب به مقایسه زبان سی (سی-سی پلاس پلاس -سی شارپ) بازبان جاوا از جنبه های مختلف می پردازد.




۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۲ ، ۱۲:۴۶
ilia araghi


 زبان: فارسی  نویسنده: سید مهدی میری
 نوع فایل: PDF
 تعداد صفحات: 14  ناشر: آی آر پی دی اف

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۲ ، ۱۲:۴۵
ilia araghi

سی‌شارپ  C#  زبانی شیءگرا و سطح بالا (high level) از خانوادهٔ زبان‌های چارچوب دات‌ نت شرکت مایکروسافت است.زبان #C، یک زبان برنامه نویسی چند الگویی است و منظم شده مدل‌های تابعی، امری، عمومی، شی گرا و جز گرا می‌باشد. این زبان توسط مایکروسافت و جزئی از دات نت به وجود آمد و بعدا استانداردهای ECMAو ISO را نیز در بر گرفت. #C یکی از ۴۴ زبان برنامه نویسی ای است که توسط Common Language Runtime از .NET Framework پشتیبانی می‌شوند و در همه جا به وسیله Microsoft Visual Studio شناخته می‌شود.با دریافت این کتاب الکترونیکی از سایت بزرگ دانلودها بی شک لذت کافی را خواهید برد.

 

C%23 کتاب آموزش جامع زبان برنامه نویسی سی شارپ #C

 

فرمت : Pdf
زبان : فارسی
حجم : ۷.۵۳ مگابایت
تعداد صفحات : ۵۷۹ صفحه


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۱۷:۰۸
ilia araghi
دیده را فایده آنست که دلبر بیند

لاابالی چه کند دفتر دانایی را

طاقت وعظ نباشد سر سودایی را

آب را قول تو با آتش اگر جمع کند

نتواند که کند عشق و شکیبایی را

دیده را فایده آنست که دلبر بیند

ور نبیند چه بود فایده بینایی را

عاشقان را چه غم از سرزنش دشمن و دوست

یا غم دوست خورد یا غم رسوایی را

همه دانند که من سبزه خط دارم دوست

نه چو دیگر حیوان سبزه صحرایی را

من همان روز دل و صبر به یغما دادم

که مقید شدم آن دلبر یغمایی را

سرو بگذار که قدی و قیامی دارد

گو ببین آمدن و رفتن رعنایی را

گر برانی نرود ور برود بازآید

ناگزیرست مگس دکه حلوایی را

بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس

حد همینست سخندانی و زیبایی را

سعدیا نوبتی امشب دهل صبح نکوفت

یا مگر روز نباشد شب تنهایی را

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۱۲:۵۱
ilia araghi

نام آن کس بر که مرده از جمالش زنده شد

گریه‌های جمله عالم در وصالش خنده شد

یاد آن کس کن که چون خوبی او رویی نمود

حسن‌های جمله عالم حسن او را بنده شد

جمله آب زندگانی زیر تختش می‌رود

هر کی خورد از آب جویش تا ابد پاینده شد

یک شبی خورشید پایه تخت او را بوسه داد

لاجرم بر چرخ گردون تا ابد تابنده شد

زندگی عاشقانش جمله در افکندگیست

خاک طامع بهر این در زیر پا افکنده شد

آهوان را بوی مشک از طره‌اش بر ناف زد

تا مشام شیر صید مرج‌ها غرنده شد

بال و پر وهم عاشق ز آتش دل چون بسوخت

همچو خورشید و قمر بی‌بال و پر پرنده شد

ای خنک جانی که لطف شمس تبریزی بیافت

برگذشت از نه فلک بر لامکان باشنده شد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۰۹:۱۵
ilia araghi

ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما

ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما

ای نور ما ای سور ما ای دولت منصور ما

جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما

ای دلبر و مقصود ما ای قبله و معبود ما

آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما

ای یار ما عیار ما دام دل خمار ما

پا وامکش از کار ما بستان گرو دستار ما

در گل بمانده پای دل جان می‌دهم چه جای دل

وز آتش سودای دل ای وای دل ای وای ما

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۲ ، ۰۹:۰۶
ilia araghi

این دهان بستی دهانی باز شد
تا خورنده‌ی لقمه های راز شد

 
لب فرو بند از طعام و از شراب
سوی خوان آسمانی کن شتاب


گر تو این انبان ز نان خالی کنی
پر ز گوهرهای اجلالی کنی


طفل جان از شیر شیطان باز کن
بعد از آنش با ملک انباز کن


چند خوردی چرب و شیرین از طعام
امتحان کن چند روزی در صیام


چند شبها خواب را گشتی اسیر
یک شبی بیدار شو دولت بگیر
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۲ ، ۱۷:۳۰
ilia araghi

بسم الله الرحمن الرحیم


خوش آن که حلقه‌های سر زلف واکنی
دیوانگان سلسله‌ات را رها کنی
کار جنون ما به تماشا کشیده است
یعنی تو هم بیا که تماشای ما کنی
کردی سیاه زلف دوتا را که در غمت
مویم سفید سازی و پشتم دوتا کنی
تو عهد کرده‌ای که نشانی به خون مرا
من جهد کرده‌ام که به عهدت وفا کنی
من دل ز ابروی تو نبرم به راستی
با تیغ کج اگر سرم از تن جدا کنی
گر عمر من وفا کند ای ترک تندخوی
چندان وفا کنم که تو ترک جفا کنی
سر تا قدم نشانه‌ی تیر تو گشته‌ام
تیری خدا نکرده مبادا خطا کنی
تا کی در انتظار قیامت توان نشست
برخیز تا هزار قیامت به پا کنی
دانی که چیست حاصل انجام عاشقی
جانانه را ببینی و جان را فدا کنی
شکرانه‌ای که شاه نکویان شدی به حسن
می‌باید التفات به حال گدا کنی
حیف آیدم کز آن لب شیرین بذله‌گوی
الا ثنای خسرو کشورگشا کنی
ظل اله ناصردین شاه دادگر
کز صدق بایدش همه وقتی دعا کنی
شاها همیشه دست تو بالای گنج باد
من هی غزل سرایم و تو هی عطا کنی
آفاق را گرفت فروغی فروغ تو
وقت است اگر به دیده‌ی افلاک جا کنی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ تیر ۹۲ ، ۱۱:۴۳
ilia araghi